چو از دل بر آید نشیند به دل

چو از دل بر آید نشیند به دل

دل نوشته های من...
چو از دل بر آید نشیند به دل

چو از دل بر آید نشیند به دل

دل نوشته های من...

خشت خشتی که بر این کاخِ دلِ خود زده ام

خشت خشتی که بر این کاخِ دلِ خود زده ام

همه از گوشه ی چشمی ست، که بر گُل دارم

باغ را تا به نهایَت زده ام راهِ خیال

من چه بسیار در این قصه تحمُّل دارم

...


بداهه، احمدرضا زارعی، 6-8-1392

نظرات 2 + ارسال نظر
آزاده چهارشنبه 8 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:37 ب.ظ http://tandis57.blogsky.com

من اگر روح پریشان دارم
من اگر غصه هزاران دارم
گله از بازی دوران دارم
دل گریان،لب خندان دارم
به تو و عشق تو ایمان دارم
...

بسیار زیباست ممنون دوست من

امیررضا نصرت ابادی چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 12:47 ق.ظ

سلام خسته نباشید شاعر

سلام. سلامت باشین دوست عزیز

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد